wellcome to our home
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود بی تو برای شاعری واژه خبر نمی کند بغض دوباره دیدنت هست و به در نمی شود فکر رسیدن به تو فکر رسیدن به من از تو به خود رسیده ام اینکه سفر نمی شود... دلم اگر به دست تو به نیزه ای نشان شود برای زخم نیزه ات سینه سپر نمیشود صبوری و تحملت همیشه پشت شیشه ها پنجره جز به بغض تو ابری و تر نمیشود صبور خوب خانگی شریک ضجه های من خنده خسته بودنم زنگ خطر نمیشود.. حادثه یکی شدن حادثه ای ساده نبود مرد تو جز تو از کسی زیر و زبر نمیشود به فکر سرسپردنم به اعتماد شانه ات گریه بخشایش من که بی ثمر نمیشود همیشگی ترین من لاله ی نازنین من بیا که جز به رنگ تو دگر سحر نمیشود بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود... شهیار قنبری
نظرات شما عزیزان:
خوبیــــــــــــــن؟!؟!
آپـــــــــــم بهم سر بزنید
яima |